خیرین مدرسه ساز معماران مهربانی و عطوفت هستند. آنها با فراهم کردن بستر آموزشی برای همه کودکان سرزمینمان در تلاشند تا عدالت آموزشی را در سراسر کشور برپا کنند تا مبادا کودکی به دلیل نبود امکانات از تحصیل بازماند.
مدرسه سازی حاصل یک سیر تکاملی از عشق تا آگاهی است . هرکلنگی که توسط خیرین برای ساخت مدرسه به زمین زده می شود به مثابه کاشت دانه ای است که رشد می کند و به تدریج به درختی تناور تبدیل می شود که با تمام درختان دنیا متفاوت است .همیشه در حال رشد است ثمره می دهد هرگز ار حرکت باز نخواهد ایستاد نه برگری از آن زرد می شود و نه میوهایش پژمرده می شوند.
آتش عشق به تعليم و تربيت هنوز هم در وجودش شعله ور است. يادگاري هاي با ارزش او در شهركرد آرزوی هايی بود كه با همسرش داشت . حالا همسرش نيست اما مدرسه هايي كه به ياد و نام او ساخته شدند پذيرای دانش آموزان شهركردی است.
حاج ابوالفضل هندویان خیر مدرسه سازی است که معتقد است با دعای خیر پدر وارد امور خیریه خوصوصا مدرسه سازی شده است.
رامین صدیقی یکی از خیرین مدرسه ساز کشور است که معتقد است ساخت مدرسه به او احساس آرامش می دهد.
دختران روستاي پلان در منطقه دشت ياري استان سيستان و بلوچستان اين روزها با خوشحالي پشت نيمكتهاي هنرستان مي نشينند تا هنر زندگي كردن را بياموزند. هنرستاني كه به ياد پزشك خير و فداكاري ساخته شد كه در طول سالها خدمت به مردم در اين انديشه بود كه نام نيك از او به يادگار بماند.
مامان افسانه خیر نام آشنا مناطق محروم است . او بهشت را همینجا با ساخت مدرسه می بیند و آرزو دارد روزی فرا برسد که هیچ دانش آموزی به دلیل نبود مدرسه از تحصیل بازنماند.
رضا نظری خیر مدرسه ساز که تا به امروز به همراه برادر خود 10 مدرسه در کشور ساخته است معتقد است ؛گسترش فضاهای آموزشی موجب کاهش آسیب های اجتماعی می شود.
بعد از فوت فرزندش مصمم شد کاری ماندگار به نام او و به یاد او و در رثای او انجام دهد و اینگونه بود که خداوند توفیق ساخت مدرسه ای به نام پسرش را به او عطا نمود.
بسیاری از افراد مدرسه سازی را یک کار خیر می دانند اما مهریاد شریف بختیار، مدرسه سازی را نتیجه تمام کارهای خیر می داند
آقای یگانه می گوید: من در تمام عمرم، همه جای دنیا را گشته ام و با همه افراد دنیا، ارتباط داشته ام. سال های متمادی برای پول بیشتر، تجملات و رفاه بیشتر، کارهای بسیاری انجام داده ام اما هیچ کاری مانند مدرسه سازی مرا زنده و شاداب نکرده است و افراد تا زمانی که خود در این مسیر قدم برندارند، لذت این کار خیر را درک نمی کنند.
سال ها قبل زمانی که وارد مدرسه پدر شدم، یکی از بچه ها با اینکه پدرم را نمی شناخت وقتی او را دید جوری در آغوشش گرفت که من به جای پدر از این صحنه متاثر شدم و در همان لحظه تصمیم گرفتم این کار را دنبال کنم. پدرم همیشه این نکته را مد نظر داشت که کودکان ما آینده کشور و میهن عزیزمان را می سازند .