مشارکت آنلاین
تاریخ انتشار: 1400/10/27 06:15:36
کد خبر: 3330

رئیس مجمع خیرین مدرسه ساز استان چهار محال بختیاری ،

معجزه ای که مرا مصمم به ساخت مدرسه کرد/ زندگی ام را مدیون مدرسه سازی هستم

قربانعلی هاشمی خیر مدرسه ساز و رئیس مجمع خیرین مدرسه ساز استان چهار محال بختیاری ، با اشاره به اینکه ، کار مدرسه سازی لذت بخش ترین و بزرگ ترین کار خیرخواهانه است می گوید:معجزه ای در زندگی ام پدیدار شد که مرا مصمم به ساخت مدرسه کرد.


به گزارش خبرنگار جامعه خیرین مدرسه ساز کشور ، قربانعلی هاشمی دزکی فرزند میرزا اسماعیل هاشمی  در سال 1338در روستای دزک استان چهارمحال بختیاری در خانواده ای 6 نفره  دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوره متوسطه و اتمام خدمت سربازی به سفارش پدر وارد اداره کشاورزی شد و با همت و پشتکار و تلاش خود توانست بعد از مدتی کارخانه ی ادوات کشاورزی را در شهرک صنعتی بروجن بنا نهد و امروز یکی از بزرگ ترین صادر کنندگان ادوات کشاورزی در  ایران است .با این خیر نیک اندیش که امروز بانی ساخت 3 مدرسه ، یک درمانگاه و کارهای خیر بسیاری است گفت و گویی داشتیم که در ادامه می خوانید.
 
کار خیر و برکات آن در زندگی
 
در سوم خرداد 63 خطبه عقد من و همسرم جاری شد .پس از ازدواج تا مدت ها تنها نبودیم شب ها به مهمانی و پاگشا و روزها به کار در کارخانه می گذشت .پدر از ابتدا ساخت کارخانه همراه من بود و در بروجن روزگار می گذراند مادر هم میامد و دستی در آموزش عروس نوجوانش داشت . درسی که به من و همسرم یاد می داد که چکونه پستی و بلندی ها را پشت سر بگذاریم . در سال 1364 اولین فرزندم افشین( عماد) و در سال 1366 دومین فرزندم سیامک (میلاد) به دنیا امدند.کار کارخانه رونق گرفته بود و شور شوقی که در کار کردن داشتم مرا انقدر در کار حل کرده بود که گرسنگی و تشنگی برایم معنا نداشت .
پایان سال 63 در کارخانه مشغول کار بودم که شخصی به نام پیرانی از سازمان بهزیستی به دیدنم آمد و از وضعیت مددجوهای بهزیستی برایم گفت و از من خواست به این قشر اسیب دیده کمک کنم  و اینگونه شد که قدم در راه امور خیریه گذاشتم .پس از آن به ساخت دانشگاه بروجن کمک کردم . نمی دانم چه سری در کار  بود که هرموقع که دستی در کمک کردن داشتم چندین برابرش می رسید . نوع کمک بسته به زمان های متفاوت فرق داشت . گاهی گرفتن سفارش گشایش وسیعی در کار ایجاد می کردو گاهی مواد اولیه از جایی به نرخی به مراتب پایین تر از حدنصاب به دستمان می رسید.وقتی کاری انجام می دادم فقط به فکر رضای خداوند بودم نه به این که کسی از کارم خبردار شود . این باور در همان سنین جوانی سرلوحه کارم شد.
 
معجزه ی مدرسه سازی 
 
در سال 1379 یک نفر از شورای روستایمان به سراعم آمد و گفت که روستا نیاز به ساخت یک دبیرستان دخترانه دارد چراکه مدرسه نبود و دختران برای ادامه تحصیل مجبور بودند از روستا به روستای مجاور بروند و راه سختی را بپیمایند و این مسئه موجب می شد که برخی ترک تحصیل کنند . من هم پذیرفتم که مدرسه ای بنا کنم چراکه خودم برای تحصیل بسیار سختی کشیده بودم .روزی در استخر مشغول شنا بودم که همان شخص(  آقای فریدون اسماعیلی)به من مراجعه کرد و گفت :مراحل ساخت را چه زمان آغاز می کنید من در همان لحظه قول ساخت را دادم مشغول صحبت بودیم که ناگهان پسر کوچکترم سراسیمه به استخر آمد و گفت بابا افشین ( پسر بزرگم )تصادف کرده و سر مزدا کنده شده  . به سرعت خودم را به محل حادثه رساندم اگر کسی نبض مرا می گرفت متوجه می شد ضربان قلب از اختیارم خارج شده بود طپش قلب چنان به صد درآمده بود که کوبش آن به وضوح شنیده می شد.  پسرم با یک تریلی 18 چرخ  تصادف کرده بود اما خوشبختانه هیچ اتقافی برایش نیافتاده بود. اگر او را سالم کنار خود نمی دیدم سکته می کردم . نفسم به سختی بیرون می آمد . با دیدن افشین رمقی در پاهایم جان گرفت . این معجزه مرا در ساختن مدرسه مصمم تر از قبل کرد و  چراغی بود  که راه را به من نشان داد.مدرسه را به نام پدرم میرزا اسماعیل هاشمی بنا کردم تا یاد و نام پدری که مرا رسم انسانیت آموخت از ذهنم پاک نشود.
 
ورود به  مجمع خیرین مدرسه ساز 
 
در سال 1379 به مجمع خیرین مدرسه ساز استان چهار محال بختیاری دعوت شدم و کارم را به عنوان یکی از اعضای هیات مدیره اغاز کردم .من در این راه قدم گذاشته بودم ، کارخانه در حال پیشرفت بود و فرزندانم بزرگ شده بودند. باخودم قراری داشتم که در این قرار ، قرار زندگی کسانی باشم که دست من قرارشان و نان آور سفره هایشان باشد. در سال 1390 آقای اسماعیلی دوباره به سراغم امد و از من خواست فکری برای مدرسه راهنمایی پسرانه دزک بکنم .این مدرسه را در سال 92 به نام مدرسه راهنمایی پسرانه قربانعلی هاشمی به بهره برداری رساندم و این دومین قدم در ساخت مدرسه بود.
 
از مدرسه سازی تا ساخت درمانگاه 
 
تا به امروز 3 مدرسه در استان چهارمحال و بختیاری بنا کردم و اگر توقیق داشته باشم این راه را ادامه خواهم داد. معتقدم هرکسی بخواهد خیر و برکت و سلامتی را در زندگی خود داشته باشد در این راه قدم بگذارد. همسرم  نقش مهمی در ادامه این راه داشت . روزی جامعه سلامت استان به سراغم آمد و خواست یک درمانگاه شبانه روزی در این روستا که فاقد درمانگاه بود  بنا کنم .در سال 96 عملیات ساخت این درمانگاه را آغاز کردم اما کار به سرعت مدرسه سازی پیش نرفت این درمانگاه را به نام همسرم شهناز راستی نامگذاری کردم.در سال 97 رئیس مجمع خیرین مدرسه ساز استان شدم . به خاطر شرکت در نمایشگاهها و دیدار از تکنولوژی جدید در زمینه ماشین آلات کشاورزی چون آمریکا ، انگلستان ، فرانسه ، آلمان ، هلند و ... سفر کردم و تجربه های بسیاری دارم که این تجارب را سرلوحه کارهایم قرار دادم . ولی در زندگی به این نتیجه رسیدم برکات انجام هر کار خیری مثل آیینه در زندگی شخصی منعکس می شود. 
 
زندگی من مدیون مدرسه سازی است 
 
حدود دوسال پیش دچار یک سکته مغزی شدم .مرا به اصفهان منتقل کردند که متاسفانه دکترهای بیمارستان برای یک سمینار به کیش رفته بودند و پرستارها همه با دیدن وضعیت من کاملا  نا امید شده بودند . در آن لحظه فرزندان و همسرم نذر کردند که اگر شفا پیدا کنم مدرسه ای بنا کنند . خداوند عمره دوباره ای به من داد و من علاج شدم و همین مسئله موجب شد تا مدرسه سوم را به یاری خداوند و همسر و فرزندانم بسازم.
 
رشد 80 درصدی مشارکت خیرین در طی دو سال گذشته 
 
هاشمی می گوید: در دو سال گذشته میزان مشارکت خیرین مدرسه ساز استان 80 درصد افزایش یافته و این  با توجه به بیماری کرونا رقم قابل توجه و چشمکیر است . وی ادامه می دهد: 120 مدرسه تخریبی در سطح استان نیاز به مرمت و بازسازی دارد و خیرین در طی 20سال گذشته 300 مدرسه وطی 3سال گذشته حدود100مدرسه  احداث کرده اند. وی به طرح ساخت مدارس در جوار کارخانه ها اشاره کردو افزود: تا به امروز 4 کارخانه 4 مدرسه بنا کرده اند و خیری که ساکن آمریکا است با اعتبار 12 میلیارد تومان هنرستانی که در آن تحصیل کرده است را تخریب و خواهد ساخت .
 
نزاکت اللهیاری


اشتراک گذاری