مشارکت آنلاین
تاریخ انتشار: 1400/02/12 22:10:06
کد خبر: 2966

برادران عبدالحامد و محمد تقی معتمدیان خیرین مدرسه ساز ،

خوشحالیم که در جوانی مدرسه ساز شدیم

محمد تقی و عبدالحامد از بچگی، مدرسه را دوست داشتند و هیچ وقت غیبت نمی کردند و این کار خانم ادیبی باعث شد تا آن ها هم بعدها به این موضوع فکر کنند، که مدرسه یکی از مهم ترین مکان ها برای رشد و پیشرفت کشور است.


به گزارش خبرنگار مجمع خیرین مدرسه سا شهر تهران  ، زمان موشک باران بود. تمام مدرسه ها از ترس جان بچه ها تعطیل شده بودند و بچه ها نمی توانستند به مدرسه بروند اما خانم ادیبی -معلم مدرسه -کلاس را تعطیل نکرده بود و در پارکینگ خانه اش و در چادر به بچه ها درس می داد. خانم ادیبی برای آنکه بچه ها از درس و مدرسه در زمان جنگ عقب نمانند، گاهی کلاس درس را در خانه اش برگزار می کرد و بچه ها را به درس خواندن تشویق می کرد. محمد تقی و عبدالحامد از بچگی، مدرسه را دوست داشتند و هیچ وقت غیبت نمی کردند و این کار خانم ادیبی باعث شد تا آن ها هم بعدها به این موضوع فکر کنند، که مدرسه یکی از مهم ترین مکان ها برای رشد و پیشرفت کشور است. امروز محمد تقی و عبدالحامد معتمدیان، که خود بخشی از تحصیلشان را حتی در چادر سپری کرده بودند، بزرگترین مدرسه را با بهترین امکانات برای دانش آموزان منطقه 8 تهران ساخته اند. مدرسه ای به نام مادرشان، که از تمام مدرسه های آن منطقه از نظر آموزش، علم و فضا سرتر است. ادامه داستان را از زبان این دو برادر با هم می خوانیم:

مدرسه ای به نام مادر

سن و سال چندانی ندارند اما احترام و مسئولیت پذیری در نگاهشان موج می زند و همیشه قدردان زحمات پدر و مادرشان هستند. به همین دلیل وقتی دو نفری تصمیم به مهم ترین کار زندگیشان می گیرند ، می خواهند مدرسه را به نام پدر و مادرشان نامگذاری کنند که سرانجام با تصمیم پدر، به نام مادرشان یعنی " مولود اسلامیه " نامگذاری می کنند. البته کار به همین جا هم ختم نمی شود و این دو فرزند خلف، در طرح " به یاد مادرم مدرسه می سازم " در منطقه 8 نیز نیز مشارکت کرده و 25 کاشی یادبود برای مادرشان خریداری می کنند. عبدالحامد در این باره می گوید: مادرم هرگز راضی به نامگذاری مدرسه به نام او نبود، اما من و برادرم چون مدرسه دخترانه بود و مادرم شخصیت بسیار مهربان و با گذشتی داشتند، سرانجام با اجازه پدر، مدرسه را به نام مادرمان نام گذاری کردیم.  برای ما انتخاب بین نام پدر و مادر بسیار سخت بود، اما تصمیم گرفتیم اولین مدرسه را به نام مادر و دومی را به نام پدرمان احداث کنیم.

فضای معنوی مدرسه مهم ترین اصل است

وقتی محمد تقی و عبدالحامد در سنین دبستان بودند ، زمان جنگ بود، آن ها در بهترین مدرسه منطقه 3 تهران درس می خواندند اما مدرسه ها به دلیل موشک باران تعطیل بود. همین موضوع باعث شد که آنها در شرایط متفاوت تری درس بخوانند.  عبدالحامد همیشه این خاطره را بیان می کند و می گوید:  وقتی در چادر برزنتی در پارکینگ مدرسه خانم ادیبی –معلم ما-درس می خواندم ، همیشه به این فکر می کردم که آموزش خیلی اهمیت دارد. شاید فیزیک و فضای یک مدرسه آن قدر که محتوای معنوی آن اهمیت دارد، مهم نباشد ولی مدرسه باید یک مکانی برای گسترش آموزش های معنوی، انسانیت و شخصیت سازی برای یک کشور باشد. به همین دلیل، من و برادرم از میان تمام کارهای خیر ، مدرسه را انتخاب کردیم چون تنها راه نجات کشورمان، پرورش بچه هایی متعهد و مسئولیت پذیر برای کشورمان است. باید این را بگویم که تنها ساخت فضای فیزیکی مدرسه ، یک کار ناتمام است و باید در کنار آن  به محتوای آموزشی، شأن معلمین، تجهیزات مدرسه و سطح علمی دانش آموزان نیز اهمیت داشته شود. به همین دلیل ، من و برادرم بر تمام قسمت های مدرسه نظارت داریم و مدرسه ای که بحمدالله ساخته ایم تا به حال مدرسه خوبی از لحاظ سطح علمی در منطقه بوده است.

روزی که مدرسه افتتاح شد

روز افتتاح مدرسه برای محمدتقی و عبدالحامد روز خاصی بود، زیرا تمام آرزوهایشان محقق شده بود. البته این روز نه تنها برای آنها بلکه برای پدر و مادرشان نیز روز خاصی بود و همگی از خوشحالی اشک می ریختند. محمد تقی درباره روز افتتاح مدرسه می گوید: افتتاح مدرسه بهترین روز برای ما بود زیرا در این روز رویای همیشگی خودمان را محقق شده می دیدیم و توانسته بودیم کاری برای کشورمان انجام دهیم. کاری که به لطف خداوند برای ما محقق شده بود و بهترین اتفاق زندگیمان بود. مدرسه سازی کار مهم و تاثیرگذاری است و هرچه از شیرینی و حلاوت این کار بگوییم تا کسی خودش طعم آن را نچشد، متوجه نمی شود. وقتی انسان متوجه می شود که در آینده سازی یک کشور نقش دارد، بدون هیچ شک و تردیدی این کار را دنبال می کند و شتاب می گیرد که این کار را به ثمر بنشاند.

عبدالحامد نیز درباره این کار خیرشان ادامه می دهد: انسان باید در زندگی خود کاری را انجام دهد که خروجی و ثمره مثبتی داشته باشد. جامعه علاوه بر انسان های متخصص به انسان های متعهدی نیاز دارد که برای مملکتشان مفید باشند. مثلا پزشکی که در نقاط محروم خدمت می کند یا معلمی که برای جامعه اش خدمت می کند. مدرسه سازی کاری است که این اهداف را باید دنبال کند. این کشور علاوه بر طبیب جسمی به ساختن انسان های با انگیزه  و توانمند نیاز دارد. افراد متعهد تر و عاشق تری که ذهنشان کشورشان باشد و قدرت علمی خود را در اینجا صرف کنند. کشور، مثل مادر ماست . ما مادرمان اگر مریض هم باشد او را ترک نمی کنیم، بلکه کمک می کنیم تا او را احیا کنیم.

لطف خداوند شامل حالمان شد

عبدالحامد با سرودن شعری از استاد سخن سعدی،  ساخت مدرسه و کار خیر را لطف خداوند می داند که شامل حال افراد می کند و می گوید:  

چو آید به کوشیدنت خیر پیش

به توفیق حق دان نه از سعی خویش

انسان اگر کار خیری انجام می دهد خداوند در دلش می اندازد، و تمام آن نیز به آن شخص مربوط نیست و به خدا و سرنوشت انسان نیز برمی گردد. حتما خداوند می خواهد که در انسان تحول هایی رخ دهد اما چه خوب است این تحول، در زمانی که انسان توان دارد و جوان است اتفاق بیفتند که زیبایی و شیرینی آن چند برابر است. من از خدا همیشه می خواهم ما در میدان های مغناطیسی خوب قرار دهد و حال ما را به بهترین حال رقم بزند. بهترین انتخاب زمانی است که انسان در زمان توانایی و از گزینه های مختلف کار خیر بهترین را انتخاب کند.

محمد تقی نیر می گوید: آرامش بزرگترین لطفی است که خداوند بعد از کار خیر به انسان می دهد، و این آرامش بزرگترین لطف خداوند است. خوشحالیم در جوانی این کار را انجام دادیم و از سن کم توانستیم وارد این کانون مهم شویم.

صحبت های پایانی

عبدالحامد در پایان صحبت هایش می گوید: بچه ها باید بدانند که اگر امروز در این شرایط درس می خوانند ، حاصل جانفشانی و از حود گذشتگی افراد بسیاری است. بچه ها باید تاریخ و گذشته خود را بدانند و مسئولیت پذیر باربیایند. امیدوارم تمامی دانش آموزان در کشور در بهترین شرایط درس بخوانند و به مدارج عالی برسند.

محمد تقی نیز می گوید: توصیه من به دانش آموزان این است که از این محیط فرهنگی  و علمی مناسب، نهایت استفاده را بکنند و لحظه ها را برای آینده بسیار قدر بدانند و تلاش کنند انسان هایی تاثیرگذار و شایسته ای در آینده باشند.

غزاله دیبایی 


اشتراک گذاری