مشارکت آنلاین
تاریخ انتشار: 1398/02/08 15:28:27
کد خبر: 1718

خالق قصه های مجید در غرفه خیرین مدرسه ساز در نمایشگاه بین المللی کتاب حضور یافت

بچه های دهه شصت بسیار با مجید و بی بی خاطره دارند و با فیلم او زندگی کرده اند. دانش آموز پر جنب و جوش و پر انرژی اصفهانی که در یک مدرسه قدیمی درس می خواند، شاید خاطرات بچگی خود نویسنده کتاب، هوشنگ مرادی کرمانی بود. این نویسنده بزرگ امروز از غرفه خیرین مدرسه ساز در نمایشگاه بین المللی کتاب بازدید کرد.


واقع نگری، داستان پردازی زیبا، پرداختن به زندگی عامیانه وبی غل و غش، قلم هوشنگ مرادی کرمانی او را به یکی از بهترین نویسندگان معاصر مبدل کرده است و همه ما با نام او، یاد بهترین خاطرات کودکی خود می افتیم. امروز درپنجمین روز نمایشگاه بین المللی کتاب ، غرفه جامعه خیرین مدرسه ساز افتخار حضور این نویسنده بزرگ را داشت تا گپ و گفتی صمیمی با او داشته باشیم و چند کلمه ای در باب مدرسه سازی با او صحبت کنیم ، گفت و گوی ما را با وی بخوانید.

آقای کرمانی بعد از معرفی خود ، کمی درباره ارزش کار فرهنگ مدرسه سازی برایمان توضیح دهید؟

هوشنگ مرادی کرمانی،  متولد 1323 در روستای سیرچ از توابع شهداد کرمان هستم. کارم نویسندگی است و تا به حال با تلاش فراوان در پیشه خود موفق بوده ام. در باب مدرسه سازی، باید بگویم من محرومیت های مدرسه را دیده و با پوست و استخوان خود لمس کرده و درد بی مدرسه ای را چشیده ام. روستای من در پشت کوه های کرمان بود. در حال حاضر ارتباطات آسان شده است اما آن زمان بسیار سخت و طاقت فرسا  بود. من تا کلاس پنجم در مدرسه ای درس می خواندم که به صورت اجاره ای بود یعنی وزارت آموزش و  فرهنگ آن زمان، خانه هایی که بزرگ بودند را از مالکین اجاره  و به عنوان مدرسه انتخاب می کرد. این مدرسه بسیار قدیمی  و پر از موش و مار و حیوانات موزی بود.  سقف هایش چنان سست بود که با اندک باران و برفی بر سر دانش آموزان خراب می شد. این مدرسه استیجاری، کنار قبرستان بود و شرایط بسیار بدی داشت و من تا پایان تحصیلات ابتدایی آنجا بودم. بعد از آن، پدر و مادر بچه ها با دست خودشان و با بنایی و خشت و گل گذاری مدرسه ای را در روستا ساختند و من بقیه تحصیلاتم را آنجا گذراندم. پس من درد بی مدرسه ای را چشیده ام و شرح این مدرسه هایم را در کتاب " شما که غریبه نیستید " به طور مفصل نگاشته ام. آن مدرسه در حال حاضر نامش به اسم من است. پس من درد مدرسه نداشتن را می دانم و می دانم چه در جوامع ما و چه در دیگر کشورها اگر بچه ها مدرسه ای نباشد که در آنجا با معلمین فداکار و دلسوز، مهربانی، انضباط و فرهنگ را یاد بگیرند و تربیت شوند، قطعا آن جامعه پیشرفت نخواهد کرد. محرومیت هایی که من در مدرسه داشتم به من یاد داد ، یکی از چیزهایی که نسل آینده ما را تربیت می کند، مدرسه است. ساخت مدرسه بهترین هدیه، بهترین خیرات است و بهترین سوغاتی است که ما می توانیم به نقاط محروم ببریم تا بچه ها آنجا برای یک زندگی بهتر  درس بخوانند. ما فقط با مدرسه می توانیم یک جامعه خوب، تحصیلکرده، مودب و مهربان داشته باشیم و خوشا به حال آنان که این کار می کنند.

آقای کرمانی، فرهنگ چه تاثیری بر مدرسه سازی و مدرسه سازی چه تاثیری بر فرهنگ دارد ؟

ما تعریف های متعددی از فرهنگ داریم اما فرهنگ چیزی جز درست زندگی کردن، درست فهمیدن، درست بیان کردن، درست شنیدن و درست برخورد کردن نیست و شاید این تفاوت اصلی انسان با دیگر حیوانات است. آدم فرهنگی کسی است که از دیگری چیزی یاد بگیرد و این جز در مدرسه امکان پذیر نیست و من دست تمام خیرین را می بوسم که چنین مکانی را فراهم می کنند که فرهنگ جامعه  در آن  رشد کند.

چه توصیه ای برای افرادی که می خواهند در این مسیر وارد شوند دارید ؟

من فکر می کنم انهایی که مدرسه می سازند و قدم در این مسیر مهم و ارزشمند می گذارند خیلی باهوش تر، آگاه تر، داناتر و بزرگوارتر از آن هستم که من یک نویسنده حقیر به آنها توصیه ای کنم فقط می توانم بگویم دستتان را و پایتان را می بوسم که این کار را دنبال می کنید.

غزاله دیبایی



اشتراک گذاری